سیب و سینما

آموزش کارگردانی و فیلمنامه نویسی

سیب و سینما

آموزش کارگردانی و فیلمنامه نویسی

۱۱۲ مطلب در اسفند ۱۳۹۳ ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

شخصیت پردازی

شخصیت پردازی

در شخصیت پردازی بایستی موارد ذیل رعایت گردد

 

 

 

 

۱-شخصیت از لحاظ جسمی برای بیننده مشخص شود . قد ، سن ، مو ، جسم ، اسم ، فامیل ، نواقص جسمی و...

 

 

 

۲-معرفی شخصیت از لحاظ روحی ، درونگرا ، برونگر

 

 

 

۳-شخصیت خانوادگی ، روابط و مناسبات خانوادگی و شخصیت او در درون خانواده

 

 

 

۴-شخصیت پردازی خصوصی ، راز های پنهان شخصیت

 

 

 

۵-شخصیت حرفه ای ، نقش شخصیت اصلی در جامعه و رابطه اش با شغل و حرفه اش ، چیزی که اهمیت نمایشی پیدا می کند

 

 

 

۶- هماریتا یا خطای شخصیت و قهرمان که در فیلمنامه به آن اشاره می شود

 

 

 

۷- نقطه ضعف شخصیت ، چیزی که ضد قهرمان از آن برای ضربه زدن به قهرمان استفاده      می کند.

 

 

 

البته اگر نویسنده بتواند حداقل 4 یا 5 مورد از مولفه های شخصیت پردازی را بدرستی پرداخت نماید برای شناخت شخصیت داستان کافی است.




  • ehsan jaberi
  • ۰
  • ۰

معرفی فیلم خارجی

عنوان فیلم : Due Date(موعد مقرر)



ژانر : کمدی

کارگردان : Todd Phillips

فیلمنامه : Alan R. Cohen و Alan Freedland

فروش افتتاحیه : 33 میلیون دلار

ناشر: WARNER BROS

تاریخ اکران : November 5, 2010

زمان فیلم : 95 دقیقه

زبان : انگلیسی

درجه سنی : R



امتیاز IMDB به این فیلم : 7.2 از 10.


خلاصه داستان :

پیتر هایگمن (داونی جونیور) تا 5 روز دیگر صاحب اولین فرزندش می شود. او در تدارک آماده شدن جهت پرواز به شهر خودش است تا این چند روز باقیمانده را کنار همسرش باشد اما مسائلی او را مجبور میکند تا یک سفر جاده ای را با مردی خل وضع به نام اتان (زاک گایفیناکیس) آغاز کند که به سفری در تمام طول ایالات متحده تبدیل می شود ..

..

بازیگران:

Robert Downey Jr.

Zach Galifianakis

Michelle Monaghan

Jamie Foxx

Alan Arkin

Juliet Lewis

Danny McBride


نقد فیلم موعد مقرر.این فیلم با اینکه در ژانر کمدی اسلپ استیک یا همان کمدی بزن بکوب است ولی زیاد وفادار به ژانر نیست و بیشتر در صحنه های که زیاد لازم به استفاده نیست از ان استفاده می شود جز در یک سوم پایانی یا پرده سوم که نقطه اوج فیلم است.بازی دو بازیگر اصلی مخصوصا رابرت دانی جور بسیار خوب است ولی نمیتواند حفره های روایتی فیلمنامه را بپوشاند مانند پرده اول فیلم ماجرای ممنوعیت پرواز . بازی زاک گالفیانسکیا بسیار عالی است مخصوصا زمانی نقش دون کورلئونه پدر خوانده را بازی میکند .موعد مقرر کمدی سرگرم کننده ای است اگر سختگیر نباشید.

  • ehsan jaberi
  • ۰
  • ۰
در سال 1940 او به پانسیون نظامی فرستاده شد که در آنجا شروع به تمرین‌های نمایش کرد ولی به خاطر سرپیچی از قوانین کمی پیش از فارغ‌التحصیلی اخراج شد. در سال 1943 براندو به نیویورک نزد خواهرش رفت و درکارگاه هنرهای دراماتیک» ثبت نام کرد که در آن‌جا با بازیگرانی مثل «هدی بلافونت» و «شیلی و نیترز» آشنا شد. اولین معلمش در آن‌جا «استلا آدلر» (Stella Adler) بود که اهل خانواده بزرگی از روسیه بود. او شعارش این بود که «بازی نکنید، خودتان باشید». او راهنمای براندو بود و از همان چیزهایی آموخت که امروز به آن «متد بازیگری» می‌گویند. آنچه «استلا آدلر» به دانش‌آموزان خود یاد داد این بود که چگونه نیروهای درونی خود را کشف کنند تا به کمک آن‌ها، احساسات ببیننده خود را هم بیدار کنند. براندو یک‌بار درباره آدلر نوشت:«او به من یاد داد که طبیعی باشم و سعی نکنم حسی را که خودم هنگام بازی، لمس نکرده‌ام، تظاهر کنم» در سال 1944 براندو اولین تجربه صحنه‌اش در نمایشی درباره حضرت مسیح بود. در طول همان سال اولین همکاری‌اش با کمپانی «برادوی» در «من مادر را به خاطر دارم» به کارگردانی « جان ون دروتن» (yonvun Droten) که بسیار موفق از کار درآمد و تا دوسال نمایش داده شد. این نمایش پرفروش تحسین‌های بسیاری برای براندو در پی داشت که یکی از تحسین‌کنندگانش «الیا کازان» (Elia Kazan) کارگردان بود. «الیاکازن» توانست تهیه کننده فیلمش «اتوبوسی به نام هوس» که «تنسی ویلیامز» فیلمنامه آن را نوشته بود ‌ـ را راضی کند که براندو برای نقش «استنلی کوالسکی» مناسب است. با بازی چشم‌گیر براندو در این نقش مشخص می‌شد که او در پی گونه‌ای خاص از بازیگری است و قادر است روح دردمند و مجروح را به خوبی نشان دهد. شیوه بازی براندو با راهنمایی‌های الیاکازان خبر از ورود متد به عالم بازیگری می‌داد. شخصیت «استنلی کوالسکی» یکی احمق‌ترین و هوس بازترین شخصیت‌هایی است که تا به حال در سینما دیده شده است. خاطره مردی که به آرامی به وسایل اطرافش ضربه می‌زند و با بیان خاصش که بین کلمات مکث می‌کند و بی‌اختیار نام «استلا» را فریاد می‌زند، برای همیشه جاودان شده است.



از آن بعد هالیوود به دنبال براندو بود ولی او تمام پیشنهادات را رد می‌کرد. به جز فیلم «مردان» با کارگردان «استنلی
خلاقیت و سرکشی او بر قوانین حاکم بر سینما چه روی پرده و چه خارج از آن، او را جاودانه کرد و تا کنون هیچ بازیگری نمی‌تواند ادعا کند که مثل مارلون براندو در ارتقای بازیگری مؤثر بوده است.

براندو در نقش شخصیت‌های متفاوتی بازی کرده بود و هیچ وقت پای ثابت نوع خاصی از نقش‌ها نبود. او جرأت کرد که در موزیکال «جوانان و عروسک‌ها» آواز بخواند.
در فیلم «قهوه خانه ماه اوت» در نقش یک مترجم ژاپنی تمایلش را به کمدی نشان داد. در «سایانورا» (1957) او را سربازی آمریکایی می‌بینیم که در حین مأموریت در ژاپن عاشق بازیگری ژاپنی می‌شود در حالی که ازدواج او ممکن است مجازات سختی در پی داشته باشد. این فیلم برایش پنجمین نامزدی اسکار را به دنبال داشت. بار دیگر در هیبت یک نظامی بخت با او یار بود و و در فیلم «شیرهای جوان» در کنار «مونت گوی کلیف» (Mont Gary Clift) درخشید. این جوان عاصی و پرشور دهه پنجاه آمریکا هیچ گاه روش زندگی فوق ستاره‌های هالیوودی را در پیش نرفت و در عوض راه را برای ستاره‌های بزرگ دیگری مثل «جیمزدین» (James Dean) که خیلی زود مرد و تنها در سه فیلم بازی کرد و «پل نیومن»(Poul Newman) هموار کرد.
در این دهه برای چهار سال پیاپی نامزده جایزه اسکار شد. سال اول برای فیلم «مردان» سال دوم «برای زنده یاد زاپادا» که در آن رهبر دهقانانی بود که علیه حکومت شورش کرده بودند و سومی برای «جولیوس سزار» که در آن شکلی کاریکاتوری از مارک آنتونی سردار قدرت طلب سزاور نمایش می‌دهد. او خواهرزاده قیصر و مردی خوش گذران و دلیر بود که با قدرت کلامش، مردم را تحریک به انتقام می‌کرد و چهارمی به خاطر یکی از بهترین ساخته‌های «الیاکازان» یعنی «در بارانداز» که براندو در آن درخشید و اوج بازی او در سال‌های جوانی بود و بالاخره به خاطر آن جایزه اسکار را گرفت.
دومین ازدواج براندو در سال 1960 با بازیگر مکزیکی بنام «موتیرا کاستاندا» (Motria Castanda) به وقوع پیوست . «سربازان یک چشم» فیلمی بود که در سال 1961، براندو علاوه بر بازیگری، کارگردانی آن را هم انجام داد که در واقع وسترنی متفاوت در زمان خودش محسوب می‌شد. در فیلم «شورش در کشتی بونتی» براندو یک افسر کشتی است که با ناخدا اختلاف پیدا می‌کند. شکست تجاری این فیلم که احتمالاً علت اصلی آن نیز جنجال و درگیری‌های پشت صحنه بود و به خاطر هزینه زیادی که صرف ساخت آن شده بود این شکست تقریباً باعث ورشکستگی کمپانی سازنده‌اش شد.
در سال 1962 براندو در فیلم ناموفق «آمریکایی زشت» بازی کرد. و ودر عوض فرصت همکاری دوباره با الیاکازان را از دست داد. کازان سعی که تا براندو را برای بازی در فیلم جدیدش یعنی «سازش» راضی کند اما او نپذیرفت.
حضور براندو در وسترن « میسوری از هم می‌پاشد». که‌در صحنه‌ای پیراهن به تن و کلاه زنانه به سر می‌کند از توانایی‌های عجیب دیگر او خبر می‌داد و حضور موفقش در «سوپرمن» با توجهی زودگذر همراه بود. به خاطر ویژگی‌های خاص فیلم «بسوزان» در سال 1969 ساخته «فرد زینه‌مان» یعنی از لحاظ بازیگری و مضمون اجتماعی به آن توجه ویژه‌ای شد.
او درنقش مأمور سری بریتانیایی ظاهر می‌شود که شورش بزرگی را در یک کشور آفریقایی به راه می‌اندازد فیلم اعتراضی به نژاد پرستی و استعماگری است و شخصیت براندو در آن با توجه به موقعیت‌های مختلف،‌ مرتب تغییر می‌کند.
براندو در مراسم اسکار در 27 مارچ 1973 همراه یک دختر سرخپوست ظاهر شد. براندو از پذیرفتن جایزه سر باز زد و دختر سرخپوست از طرف او بیانیه‌ای را خواند که در آن دلیل رد کردن مجسمه را رفتار نادرست با سرخپوستان بومی به خصوص در فیلم‌های این کشور دانست. رد کردن این جایزه بوسیله براندو باعث ایجاد دوره‌ای شد که در آن او بیشتر به سیاست اهمیت می‌داد تا به بازیگری. خیلی‌ها معتقد بودند که کار او در مراسم اسکار بچگانه بوده و او می‌توانست با روش‌های دیگری از سرخپوستان حمایت کند.
براندو موفقیت رویای‌اش در «پدرخوانده» را با حضور در هیبت مردی میانسال در برابر «ماریا اشنایمر» در فیلم «آخرین نانگو در پاریس» کامل می‌کند که احتمالاً بهترین بازی‌اش بود و درخشش او عامل اصلی موفقیت فیلم «برناردو برتولچی» (Bernardo Bertolcci) است که بهترین فیلم این کارگردان نیز هست. این فیلم براندو را برای بار هفتم نامزد اسکار کرد. او دهه هفتاد را با ایفای نقش «کوتز»‌قهرمان فیلم «اینک آخرالزمان» به کارگردانی کوپولا به پایان رساند که مشکلات مالی آن، فیلم و کارگردانش را به درد سر انداخت. اما در سال 2003 این فیلم با اضافه شدن پلان‌های حذفی به صورت محدود با نام «اینک آخرالزمان»و تدوین دوباره به نمایش در آمد. براندو در دهه هشتاد مدتی از روی پرده‌ها دور بود. در آن دوران اظهارنظرهای عجیب و غریب بر اندوه هم شنیده می‌شد مثل این جمله که در بازیگری حرفه‌ای پوچ و توخالی است، به هر حال مارلون براندو هرگز از مرکز توجه و ستاره بودن راضی نبود. او در اول کتاب خاطراتش که در سال 1994 به نام «آوازهایی که از مادرم آموختم» منتشر شد، نوشته است که هر چه پول آورده خرج روان‌پزشک‌ها کرده است.
پس از یک غیبت طولانی، براندو در سال 1989 در فیلم «فصل خشک سفید» در نقش یک وکیل روشنفکر سفیدپوست که تبعه آفریقای جنوبی است، ظاهر می‌شود که از درآمدهای کلانش دست کشیده است. این نقش هم نامزدی آکادمی را کسب کرد که هشتمین و آخرین افتخار مشابه او بود. در همان سال یکی از وقایع تلخ و تراژدیک زندگی خصوصی مارلون براندو نیز اتفاق افتاد و آن از این قرار بود که پسرش «کریستیان» به اتهام قتل نامزد خواهر ناتنی‌اش «داگ درولیت» محاکمه و به جرم قتل عمد به ده سال زندان محکوم شد. به دنبال این اتفاق در سال 1995، دختر براندو نیز در بیست و پنج سالگی، خود کشی کرد. براندو هیچ گاه زندگی آرام و بی‌دغدغه‌ای نداشت و همین موضوع او را مورد توجه رسانه‌های عمومی قرار می‌داد. اما یکی از بهترین فیلم‌های او در آن زمان کمدی «نوآموز» بود که در سال 1990 ساخته و براندو در آن با «متیوبرادریک» (Matiow Bradrick) هم بازی بود و همچنین بازی‌های زیبای او در «دن ژوان دمارکو» (1995) و «جزیره دکتر مورو» (1996) بیاد ماندنی بود. آخرین فیلم این ستاره بزرگ یعنی «امتیاز»‌ در سال 2001 ساخته شد که او در برابر «رابرت دنیرو» (Robert Deniro) و «ادوارد نورتون» (Ednard Norton) درخشید. سه نفری که همگی از بهترین بازیگران نسل خود شناخته شده‌اند اما خلاقیت و سرکشی او بر قوانین حاکم بر سینما چه روی پرده و چه خارج از آن، او را جاودانه کرد و تا کنون هیچ بازیگری نمی‌تواند ادعا کند که مثل مارلون براندو در ارتقای بازیگری مؤثر بوده است. با مرگ اوپروژه فیلمی که قرار بود درباره براندو ساخته شود منتقی شد. فیلم «براندو برلندو» درباره جوانی است که به دنبال این بازیگر راهی آمریکا می‌شود و با کمک خود براندو، فیلمنامه‌اش بازنویسی شده بود.
برگمن در باره براندو گفته است:«اگر درباره کسانی که در زمان خودشان اسطوره بودند فکر می‌کنید – افرادی مثل «جیمزدین» (James Dean) «مولین مونرو» (Marilyn Monroe) و «الوس پربسلی» (Eluis Presely) – براندو هم مطمئناً در این همین دسته قرار دارد» مارلون براندو افسانه قرن ما بود که تماشاگران این عصر را شیفته‌ی خود کرد و نسل‌های آینده را هم شیفته خود خواهد کرد. سهم او در پیشرفت هنر بازیگری و صنعت فیلم غیرقابل انکار است و یاد و خاطره او نه تنها به خاطر نقش به سزایش در ارتقای فیلمسازی بلکه همین‌طور به خاطر فعالیت‌های بشر دوستانه‌اش در حمایت از جنبش مدنی و بازگرداندن حقوق سرخپوستان بومی آمریکا در ذهن‌ها زنده خواهد ماند.



فیلم‌ها :
مردان (1950)- اتوبوسی به نام هوس (1951)- زنده باد زاپاتا (1952) – جولیوس سزار (1953) – وحشی (1954) – دزیره (1954)- در بار انداز (1954)- جوانان و عروسک‌ها (1955)- قهوه‌خانه ماه اوت (1956) – سایانورا (1957)- شیرهای جوان 1975) – نسل فراری (1960)- سربازهای یک چشم (1961) – شورش در کشتی بوتنی (1962)-داستان وقت خواب (1964)- آمریکایی زشت (1962) – موریتوری (1965) – آپالوزا (1966) – تعقیب (1966)- کنتسی از هنگ کنگ (1967) – انعکاس در چشم طلایی (1967)- کندی (1968) – بسوزان (1968) – شب بعد از حادثه (1968) – شبروها (1971) – آخرین تانگو در پاریس (1972) – پدرخوانده (1972) – میسوری از هم می‌پاشد (1976) سوپر من (1987) – اینک آخرالزمان (1979) – فرمول (1980) - فصل خشک سفید (1989) – نوآموز (1990) – کریستف کلمب (1992) – دون ژوان دمارکو (19959 – جزیره دکتر مورو (1997) – پول بادآورده (1998) – امتیاز (2001) – اینک آخرالزمان، تدوین دوباره (2003)
اسکار
سال عنوان فیلم نامزد/برنده
1989 بهترین بازیگر نقش دوم مرد فصل خشک سفید(1989) نامزد
1972 بهترین بازیگر مرد پدرخوانده (1972) برنده
1957 بهترین بازیگر مرد سایانورا (1957) نامزد
1954 بهترین بازیگر مرد دربار انداز (1954) برنده
1953 بهترین بازیگر مرد جولیوس سزار (1953) نامزد
1952 بهترین بازیگر مرد زنده باد زاپاتا (1952) نامزد
1951 بهترین بازیگر مرد اتوبوسی به نام هوس نامزد
آکادامی انگلستان
سال عنوان فیلم نامزد/ برنده
1954 بهترین بازیگر خارجی در بارانداز (1954) برنده
1953 بهترین بازیگر خارجی جولیوس سزار (1953) برنده
1952 بهترین بازیگر خارجی زنده باد زاپاتا (1952) نامزد
جشنواره بین‌المللی فیلم کن
سال عنوان فیلم نامزد/ برنده
1952 بهترین بازیگر مرد سربازان یک چشم(1952) برنده
انجمن کارگردانان آمریکا
سال عنوان فیلم نامزد/ برنده
1961 بهترین کارگردان سربازان یک چشم (1961) نامزد
سال عنوان فیلم نامزد / برنده
1989 بهترین بازیگر مرد نقش دوم فصل خشک سفید (1989) نامزد
1972 بهترین بازیگر مرد – درام پدرخوانده (1972) برنده
1963 بهترین بازیگر مرد – درام آمریکایی زشت (1963) نامزد
1957 بهترین بازیگر مرد ـ درام سایانورا (1957) نامزد
1956 بهترین بازگر مرد – موزیکال و کمدی قهوه‌خانه ماه اوت (19569 نامزد
1954 بهترین بازیگر مرد ـ درام در بار انداز (1954) برنده
1972 بهترین بازیگر مرد پدرخوانده (1972) نامزد
1957 بهترین بازیگر مرد سایانورا (1957) برنده
1954 بهترین بازیگر مرد در بارانداز (1954) نامزد
1952 بهترین بازیگر مرد زنده باد زاپاتا (1952) نامزد
1951 بهترین بازیگر مرد اتوبوسی به نام هوس (1951) نامزد




  • ehsan jaberi
  • ۰
  • ۰



جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش اول مرد


جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش اول مرد یکی از جوایز اسکار است که هرساله توسط آکادمی علوم و هنرهای تصاویر متحرک به بازیگری که از سوی هیئت داوران به‌عنوان بهترین بازیگر نقش اول مرد شناخته می‌شود، اهدا می‌شود.


رکورد داران 


برندگان بیشترین جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش اول مرد= اسپنسر تریسی، فردریک مارچ، گری کوپر، مارلون براندو، داستین هافمن، تام هنکس، جک نیکلسون و دانیل دی-لوئیس و شان پن، هر کدام دو بار
نامزدهای بیشترین جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش اول مرد= اسپنسر تریسی و لورنس الیویر، هر کدام ۹ بار
کهن سالترین برندگان جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش اول مرد= هنری فوندا، ۷۶ ساله
کهن سالترین نامزدهای جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش اول مرد= ریچارد فارنسورث، ۷۹ ساله
جوان‌ترین برندگان جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش اول مرد= آدرین برودی، ۲۹ ساله
جوان‌ترین نامزدهای جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش اول مرد= جکی کوپر، ۹ ساله




  • ehsan jaberi
  • ۰
  • ۰

ژانرهای فیلم




سینمای جنگ
 

ژانر جنگی، به نوعی از فیلم‌های سینمایی می‌گویند که به پیشامدهای جنگی، قبل و بعد از آن، یا بازسازی قسمتی از آن می‌پردازند.



انواع فیلم‌های جنگی 



فیلم‌های کمدی جنگی: فیلم‌های جنگی هستند که با بیانی طنز آمیز به جنگ خاصی نگاه می‌کنند. از این دسته فیلم‌ها می‌توان به فیلم دیکتاتور بزرگ چارلی چاپلین یا کمدی سیاه دکتر استرنجلاو ساخته استنلی کوبریک اشاره کرد.
فیلم‌های بیوگرافی/جنگی: زیر مجموعه‌ای از فیلم‌های جنگی که به زندگی یک فرد در یک جنگ یا قبل و یا بعد از آن می‌پردازد. مانند فیلم‌های بیمار انگلیسی، پیانیست و یا کتابخوان.
فیلم‌های بازسازی تاریخ: ساده‌ترین نوع فیلم‌ها از سینمای جنگ است. در این فیلم‌ها یک ماموریت واقعی از یک جنگ بازسازی می‌شود. از اینگونه فیلم‌های می‌توان به فیلم نجات سرباز رایان و یا به فیلم های پرچم‌های پدران ما و نامه‌هایی از ایوجیما ساخته کلینت ایستوود اشاره کرد. بسیاری از منتقدین اما فیلم فهرست شیندلر که در این گروه قرار می‌گیرد را بهترین فیلم جنگی تاریخ سینما می‌دانند.
فیلم‌های تحریف تاریخ: این زیر مجموعه از فیلم‌ها کاملا برعکس دسته فیلم‌های تاریخی قرار می‌گیرند. مانند فیلم حرامزاده‌های لعنتی ساخته کوئنتین تارانتینو.
فیلم‌های اکشن: این فیلم‌ها با اینکه خود یک ژانر جدا حساب می‌شوند، اما گاهی گره‌هایی به دوران جنگ دارند. مثل فیلم والکیری، مهلکه.
فیلم‌های سیاسی:از اینگونه فیلم‌ها می‌توان به فیلم بادبادک باز و یا یک مشت دروغ اشاره کرد.




  • ehsan jaberi
  • ۰
  • ۰

مراحل فیلم‌سازی

مراحل فیلم‌سازی

تعداد و نوع کارکنان لازم جهت تهیه فیلم بستگی به ماهیت آن دارد. بسیاری از فیلم‌های حادثه‌ای هالیوود نیاز به صحنه‌سازی‌های کامپیوتری (سی. جی. آی) دارند که توسط یک دوجین عوامل قالب‌های سه بعدی، انیمیشن کارها، روتوسکوپ کارها و سازندگان تدارک می‌گردند. به‌هرحال، یک فیلم کم خرج مستقل توسط عوامل اصلی که معمولاً دستمزد کمی هم دارند قابل ساخت است. کار فیلم‌سازی در تمام نقاط دنیا با استفاده از فناوری‌ها، سبک‌های بازی و اقسام آن در حال انجام است. بودجه برخی از این فیلم‌ها بسیار زیاد و در حد تعهد دولتی است مانند نمونه‌هائی در چین و در مقابل برخی دیگر در حد فیلم‌سازی در سیستم استودیوی آمریکا هزینه‌بر هستند.

مراحل مرسوم فیلم‌سازی مراحل تولید در هالیوود شامل پنج مرحله اساسی است:


1)ارتقاء
2)مرحله قبل از تولید
3)تولید
4)مرحله بعد از تولید
5)توزیع



  • ehsan jaberi
  • ۰
  • ۰

ژانر سینمای کمدی

تعریف ساده و بنیادی کمدی در تئاتر و سینما این است که : کمدی اثری است که در بیننده شادی و نشاط ایجاد کند و به خوبی و خوشی به پایان برسد. اما غنای یک اثر کمدی به مفهومی بستگی دارد که به واسطه آن ، تماشاگر به خنده افتاده. 

انواع مختلفی کمدی وجود دارد ، که هر یک به شیوه ای در بیننده شادی و خنده ایجاد می کنند ، برای مثال در کمدی های تلخ و سیاه ، خنده از رخ دادن یک ماجرای جدی ، ایجاد می شود و حتی گاه ، پایان تلخی هم دارد.
اما عامل مشترک در همه انواع کمدی ، وجود رگه های مضحک در رفتار و عملکرد انسان هاست و نیز کوشش در جهت خنداندن تماشاگر ، به واسطه خطاها و ناکامی های آدم هایی کمی کند ذهن تر از خود آنان و یا باهوش تر از خود آنان. در حالت اول ، تماشاگر خود را برتر از قهرمان کمدی می پندارد و به این حس برتری دامن می زند و در حالت دوم که قهرمان از او برتر است ، جهان را از چشم او می بیند.




  • ehsan jaberi
  • ۰
  • ۰
ماهنامه فیلم 

200 صفحه. قیمت 2500 تومان. ماهنامه سینمایی

صاحب امتیاز و مدیر مسئول: مسعود مهرابی

 دبیر شورای نویسندگان : هوشنگ گلمکانی

این ماهنامه ، یکی از قدیمی ترین مجلات سینمایی ایران است که چاپ و نشر آن به پیش از انقلاب اسلامی باز می گردد. در این مجله ، اخبار سینمای ایران و جهان ، معرفی فیلم ، بررسی فیلم های روز ایران و جهان ، مصاحبه با دست اندر کاران سینمای ایران و حتی برخی از دست اندرکاران سینمای جهان ، ترجمه نقدهای منتقدان مطرح سینمای جهان پیرامون فیلم های روز ، ترجمه مقالات سینمایی معتبر و همچنین مقالاتی پیرامون مباحث تئوریک و مباحث تاریخی سینما و ... وجود دارد.

 

 فیلم نگار

144 صفحه . قیمت 1200 تومان .

صاحب امتیاز :معاونت سینمایی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی

مدیر مسئول و سر دبیر :نصرت الله تابش

این ماهنامه سینمایی از سوی معاونت سینمایی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ، منتشر می شود و به طور تخصصی تنها به فیلم نامه و فیلم نامه نویسی می پردازد. در این مجله اخبار مربوط به فیلم نامه ( در سطح ایران و جهان ) ، معرفی فیلم های روز ایران و جهان ، نقد هایی پیرامون فیلم نامه فیلم های ایرانی و برخی فیلم های خارجی ، مقالاتی پیرامون فیلم نامه نویسی ، ترجمه برخی مقالات سینمایی معتبر پیرامون فیلم نامه و فیلم نامه نویسی و ... وجود دارد. همچنین این مجله در هر شماره خود ، یکی از فیلم نامه های مطرح سینمای جهان را چاپ می کند و آن را بررسی می کند.

 

 دنیای تصویر 

 110 صفحه .قیمت 3000 تومان.

صاحب امتیاز و مدیر مسئول و سر دبیر :علی معلم

در این ماهنامه سینمایی ، اخبار سینمای ایران و جهان ، ترجمه مقالات جذاب مربوط به سینمای جهان ، بررسی فیلم های روز جهان ، ترجمه مطالبی مفصل پیرامون برخی از فیلم ها ، ساخت آنها و مصاحبه با دست اندرکاران فیلم و ... وجود دارد. همچنین در برخی از شماره های این مجله مطالبی پیرامون بهترین های تاریخ سینما مانند صد فیلم برتر اکشن ، صد قهرمان برتر تاریخ سینما و ... نیز وجود دارد.

 

 پیل بان

پیل بان ، نخستین و تنها نشریه ایران است که منحصرا به انیمیشن می پردازد. در این نشریه اخبار مربوط به انیمیشن و ساخت آن (در سطح ایران و در سطح جهان ) ، مقالاتی پیرامون شیوه ها و روش های ساخت انیمیشن ، تاریخ انیمیشن ، همچنین مطالب مفصلی درباره انیمیشن های تازه جهان و ... وجود دارد.

 

 هفته نامه جهان سینما 

60 صفحه .قیمت 1000 تومان .فرهنگی هنری سینمایی

صاحب امتیاز و مدیر مسئول: عباس تهرانی

سر دبیر: سید محمد سلیمانی

نقد فیلم های روز سینما ایران و جهان و مقالات سینمایی

  

 ماهنامه 24 همشهری

قیمت 2000 تومان..180 صفحه

صاحب امتیاز :شرکت همشهری

مدیر گروه مجلات همشهری : سید مجید حسینی

مدیر مسئول: رسول بابایی

سر دبیر: حسین معززی نیا

این مجله دولتی می باشد و با کمک دولت چاپ می شود و گلاسه می باشد

و شاید بتوان گفت بهترین ماهنامه سینمایی می باشد که به نقد آثار سینمایی ایران و جهان می پردازد و شامل بخش های آموزش نقد نویسی  .بازیگر ماه .فیلم ماه

گفتگوی ماه .سینما زندگی .کارگاه نقد فیلم.

 

ماهنامه فرهنگ و سینما

قیمت 2000 تومان..63 صفحه

صاحب امتیاز و مدیر مسئول :پرویز صمدی مقدم

این مجله گلاسه می باشد شامل بخش های گفتگو با چهره ها .چهره سینما در سی سال آینده .فیلم های برگزیده سال .سینما جهان ایتالیا آلمان فرانسه .

 

 



  • ehsan jaberi
  • ۰
  • ۰
چگونگی به دام انداختن مخاطب .چگونه میخکوب کردن و پای بند کردن مخاطب به پای فیلم  

چه علتی باعث می شود تا یک فیلم را تا به آخر با شوق و اشتیاق نگاه کنید


کارگردانی و فیلم نامه و بازی بازیگران و تدوین. همه این عوامل دست به دست هم می دهد تا یک فیلم به جایگاه خوبی برسد. یک فیلم باید داستان جذابی داشته باشد همچنین بتوان از ابزاری چون تعلیق را به بهترین نحو داشته باشد مثل اوایل فیلم ناشناخته با بازی لیام نیسون که یک سوم آغازی اش واقعاً نفس گیر است .در این فیلم در آغازش میبنیم که مرد دانشمندی با زنش به کشور المان برای سخنرانی می رود که متوجه می شود کیفش را در فرودگاه یا تاکسی که از ان پیاده شده جا گذاشته است .مرد بدون اینکه به زن بگوید و وارد هتل شود یک تاکسی می گیرد و راننده تاکسی یک دختر جوان نا وارد مهاجر است. مرد در تاکسی دختر است که ناگهان از پشت ماشینی یخچال بسیار بزرگی رها شده و در مسیر راه تاکسی قرار گرفته و باعث میشود تاکسی به درون رودخانه بیافتد .دختر خود و مرد را از درون تاکسی در آب نجات می دهد و بعد فرار می کند .مرد پروفسور بعد از تصادف قسمتی از حافظه اش را از دست می دهد و چیزها کمی را بخاطر می آورد .مرد پروفسور وقتی به هتل که قبلا جا در آنجا رزرو داشته و قرار سخنرانی داشته می رود میبیند که همسرش با مرد دیگری است و زنش او را نمیشناسد و مرد دیگری هویت او را جعل کرده و گرفته .این می تواند یک شروع بسیار خوب برای یک فیلم با استانداردها جهانی باشد.




  • ehsan jaberi
  • ۰
  • ۰

آلفرد هیچکاک


سر آلفرد جوزف هیچکاک (زاده ۱۸۹۹ میلادی - درگذشته ۱۹۸۰). کارگردانی انگلیسی که فعالیت عمده‌اش در آمریکا بود. هیچکاک بیشتر در زمینه فیلم‌های معمایی و دلهره‌آور فعالیت داشت. او که در آلمان تحت تأثیر سبک هیجان‌نمایی (اکپرسیونیسم) قرار گرفته بود در انگلستان کارگردانی را آغاز نمود و از سال ۱۹۳۹ در آمریکا به فعالیت پرداخت. هیچکاک طی شش دهه در ساخت بیش از پنجاه فیلم شرکت داشت (از فیلم‌های صامت تا فیلم‌های تکنی‌کالر) تا به امروز به عنوان سرشناس ترین و محبوب ترین کارگردان فیلم‌های سینمایی شناخته می‌شود. یکی از ویژگی های بارز فیلم های هیچکاک این است که خود او در همه فیلم هایش در یک صحنه، حتی بسیار کوتاه به عنوان بازیگر حضور دارد.

 

 

از فیلم های معروف او می‌توان به سر گیجه، پنجره عقبی، شمال از شمال غربی، روانی، نتریوس، ربکا و پرندگان اشاره کرد.

 

او از سال ۱۹۵۵ تا ۱۹۶۲ مجموعه سریالی تحت عنوان «آلفرد هیچکاک تقدیم می‌کند» را کارگردانی کرد که در این فیلم‌ها او به عنوان راوی داستان در فیلم حاضر می‌شد. نکته مهم در مورد وی این است که وی هیچگاه به جایزه اسکار دست نیافته است. در سال ۱۹۴۰ فیلم ربکا جایزه بهترین تولیدکنندگی را از آن سلزنیک کرد و تنها ۵ فیلم وی به نامهای قایق نجات، طلسم شده، پنجره عقبی، روانی و ربکا نامزد اسکار گردید.

 

هیچکاک درباره فیلم‌های ترسناکی که ساخته می‌گوید: من به مانند یک فیلسوف به مردم همان چیزی را می‌دهم که می‌خواهند. آنها دوست دارند که ترس و وحشت را تجربه کنند خوب من هم همان را به آنها می‌دهم.

 زندگی‌نامه

 

وی پسر دوم از سه فرزند یک سبزی فروش به اسم ویلیام هیچکاکبود و خانواده‌اش به شدت کاتولیک بودند. سال ۱۹۱۵ کارش را از یک استودیوی فیلمسازی در انگلستان، با سمت طراح تیتراژ فیلم شروع کرد. در کارنامه سینمایی ۵۳ ساله‌اش، ۶۴ فیلم صامت و ناطق را کارگردانی نمود. آلفرد در سال ۱۹۴۰ با فیلم ربکا وارد هالیوود شد و فعالیت خویش را با تولید کننده بزرگ هالیوود به نام دیوید سلزنیک شروع کرد و بعد از ساخت ۹ فیلم با وی در فیلم طناب کارگردانی مستقل را در آمریکا آغاز کرد.

 

او در ۱۹۵۶ تابعیت ایالات متحده را پذیرفت.

 

 فیلم‌شناسی

 

 کارگردانی

توطئه خانوادگی (۱۹۷۶)

جنون(۱۹۷۲)

توپاز (۱۹۶۹)

پرده پاره (۱۹۶۶)

مارنی (۱۹۶۴)

پرندگان (۱۹۶۳)

روانی (۱۹۶۰)

شمال از شمال غربی (۱۹۵۹)

سرگیجه (۱۹۵۸)

مرد عوضی (۱۹۵۶)

مردی که زیاد می‌دانست (۱۹۵۶)

دردسر هری (۱۹۵۵)

برای گرفتن دزد (۱۹۵۵)

پنجره عقبی (۱۹۵۴)

ام را نشانه قتل بگیر (۱۹۵۴)

اعتراف می‌کنم (۱۹۵۳)

غریبه‌ها در قطار (۱۹۵۱)

وحشت در صحنه (۱۹۵۰)

طناب (۱۹۴۸)

بدنام (۱۹۴۶)

طلسم شده (۱۹۴۵)

قایق نجات (۱۹۴۴)

سایه یک شک (۱۹۴۳)

خرابکار (۱۹۴۲)

سوظن (۱۹۴۱)

آقا و خانم اسمیت (۱۹۴۱)

خانه کنار جزیره (۱۹۴۰)

خبرنگار خارجی (۱۹۴۰)

ربکا (۱۹۴۰)

خانم ناپدید می‌شود (۱۹۳۸)

مأمور مخفی (۱۹۳۶)

۳۹ پله (۱۹۳۵)

مردی که زیاد می‌دانست (۱۹۳۴)

والس وینی (۱۹۳۴)

شماره هفده (۱۹۳۲)

غریب و غنی (۱۹۳۱)

ماری (۱۹۳۱)

قتل (۱۹۳۰)

حق السکوت (۱۹۲۹)

همسر دهقان (۱۹۲۸)

شامپانی (۱۹۲۸)

سرازیری (۱۹۲۷)

تقوای آسمان (۱۹۲۷)

حلقه (۱۹۲۷)

عقاب کوهستان (۱۹۲۶)

مستاجر (۱۹۲۶)

باغ تفرجگاه (۱۹۲۵)

شماره سیزده (۱۹۲۲) ناتمام





  • ehsan jaberi